• وبلاگ : باغ زندگي
  • يادداشت : sorry!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    قدم رنجه فرموديد آقا سبحان
    صفا اُورديد.
    مي گفتيد يه گربه براتون خفه مي کرديم.
    مشهدتون تقبل الله.
    شمالتونم صفاک الله.
    ديگه داشتيم نا اميد مي شديم.
    گفتيم نکنه توي راه شمال، به ته دره هجرت کردي.
    خدا رو شکر که زنده اي.
    پاسخ

    سلام رفيقو ديگر هيچ .....